|
|
|
|
|
چهار شنبه 20 خرداد 1394 ساعت 22:35 |
بازدید : 35358 |
نوشته شده به دست hossein.zendehbodi |
( نظرات )
دهانت « مرگ برطوفان » ، لبانت « گفتگو با باد»
دهانت روز قدس است و لبانت دوم خرداد...
بیا تا لب ببندیم از مصدق های لب هایت
بیا تا کودتــای روزه ای باشیم در مرداد...
دهانت را بگو امشب: « تفنگت را زمین بگذار...»...
نمی آید به دستان صدایت این همه بیداد...
صدایت، می کند شیــــراز را دروازه ی قرآن
به دارالرحمه ی لحن تو ، روح اطلسی ها شاد!...
جهان در چار فصل گوشه ی پیراهنت گل کرد
عبـــور شرمگینت کار دست آسمان ها داد...
...و من با تکیـــه بر چشم تو ثابت می کنم روزی
که دنیا گردش سیبی است ، کز دست خدا افتاد
-------------------------------------------------------------
آسمان داده به این مقنعه حالی عربی،
یا خداچهره فروبرده به شالی عربی؟...
نقطه ی وحدت آغاز دگرگونی هاست
زیرلب های تو افسانه ی خالی عربی
خیمه گاهی بدوی کرده به پا چشمانت
یا خدا داده به مهتاب خیالی عربی؟
راه رفتی و جهان را عربستان کردی
با سر افتاده به هر گوشه عگالی عربی !
جریان داشت میان شب هفتاد و دو قوم
مردمک های تو با قال و مقالی عربی...
"روح" داده است به دل بردنت از کون ومکان
برلبان تو بلندای "تعال..."ی عربی...
---------------------------------------------------------
می روم آرام تا دریای بعد از مرگ خود
روی دست موجی از غوغای بعد از مرگ خود
می نشینم ساکت و غمگین و ناز آلود و قهر
مثل دختر های عاشق پای بعد از مرگ خود
من که دنیارا به لب های توبخشیدم _ به هیچ _
پس چه خواهم کرد با دنیای بعد از مرگ خود؟!...
مرگ من فردای بعد از مرگ من رخ می دهد
که نمی نوشم کنارت چای بعد از مرگ خود...
گریه هایت بی برو برگرد محشر می کنند،
باز می گردم... همین فردای بعد از مرگ خود!...
:: برچسبها:
شعر مجید عابدی ,
اشعار مجید عابدی ,
شعر ,
مجید عابدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
|